«امام حسین علیه السّلام برای انجام یک واجب قیام کرد.»
89/10/3 6:14 ع
دو نوع انحراف در دین داریم ، یک وقت مردم فاسد می شوند_خیلی وقتها چینی چیزی پیش می آید_ اما احکام اسلامی از بین نمی رود، لیکن یک وقت مردم که فاسد می شوند، حکومت ها هم فاسد می شوند، علما و گویندگان دین هم فاسد می شوند! از آدم های فاسد اصلا دین صحیح صادر نمی شود. قرآن و حقایق را تحریف می کنند، خوبها را بد ، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر می کنند! خطّی را که اسلام _ مثلا _ به این سمت کشیده اشت، صد و هشتاد درجه به سمت ِ دیگر عوض می کنند! اگر جامعه و نظام اسلامی به چنین چیزی دچار شد ، تکلیف چیست؟
پیغمبر این تکلیف را فرموده است _ در قرآن و احادیث آمده است _ اما پیغمبر که نمی تواند به این تکلیف عمل کند.چرا نمی تواند؟ چون این تکلیف را آن وقتی می شود عمل کرد که جامعه، منحرف شده باشد. جامعه در زمان پیغمبر و زمان امیرالمؤمنین که، به آن شکل منحرف نشده است. در زمان امام حسن(ع) که معاویه در رأس حکومت است، اگرچه خیلی از نشانه های انحراف، پدید آمده است، اما هنوز به آن حدّی نرسیده است که نگرانی و ترس از تبدیل کلّی اسلام وجود داشته باشد.
در زمان امام حسین علیه السّلام، هم آن انحراف بوجود آمده، هم آن فرصت پیدا شده است. پس امام حسین علیه السّلام باید قیام کند، زیرا انحراف پیدا شده است. برا ی اینکه بعداز معاویه کسی به حکومت رسیده است که حتی ظواهر اسلام را هم رعایت نمی کند! شرب خمر و کارهای خلاف می کند. تعرّضات و فسادهای جنسی را واضح انجام میدهد. علیه قرآن حرف می زند. علنا شعر بر خلاف قرآن و بر ردِّ دین می گوید و علنا مخالف با اسلام است! منتها چون اسمش رئیس مسلمان هاست، نمی خواهد اسم اسلام را براندازد. او عامل به اسلام است، علاقمند و دلسوز به اسلام نیست، بلکه با عمل خود مثل چشمه ای که از آن مرتب آب گندیده تراوش می کند و بیرون می ریزد و همه دامنه را پر می کند، از وجود ِ او آب گندیده می ریزد و همه جامعه ی اسلامی را پر خواهد کرد.حاکم فاسد این گونه است دیگر، چون حاکم، در رأس قلّه است و آنچه از او تراوش کند، در همان جا نمی ماند، بر خلاف مردم عادی، میریزد و همه قلّه را می گیرد!.... فساد آدمهای عادی، ممکن است برای خودشان، یا برای عدّه ای دور و برشان باشد، اما آن کسی که در رأس قرار گرفته است، اگر فاسد شد، فساد او می ریزد و همه فضا را پر می کند، همچنان که اگر صالح شد، صلاح او می ریزد و همه دامنه را فرا می گیرد.
پس امام حسین علیه السّلام برای انجام یک واجب قیام کرد. این واجب در طول ِ تاریخ متوجه به یکایک مسلمانان است. این واجب عبارت است از این که : هر وقت دیدند که نظام ِ جامعه ی اسلامی دچار یک فساد بنیانی شده و بیم آن است که به کلّی احکام اسلامی تغییر یابد، هر مسلمانی باید قیام کند. (مقام معظم رهبری)
پی نوشت : فریاد یا محمّدا ، تیر کجا . گلو کجا.
پی نوشت : تیری که سه شعبه دارد!
پی نوشت : مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن!
پی نوشت :مپندار که تنها کربلائیان را بدان بلا آزموده اند، وسعت صحرای کربلا به اندازه همه تاریخ است، ای دل تو چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟ داد از آن اختیار که ترا از حسین(ع) جدا کند. (سید مرتضی آوینی)
پی نوشت :اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
«به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای»
89/10/3 6:13 ع
بلند بالای بابا.... زیبای بابا.... آرام ِ دل ِ بابا.... چقدر بوی یاس
می دهی!او که بدن شرحه شرحه اش را می آوردند به خیمه ها
میوه ی دل باباست.چشمان ِ سکینه را ببندید، نبیند ...
به زینب بگویید نیاید...فقط زینب می داند که تو هر وقت
دلتنگ ِ مادر می شدی به علی اکبر نگاه می کردی...
فقط زینب می داند به صورتش که می نگریستی یاد پیامبرت
می افتادی...فقط زینب می داند که طنین ِ نامش تو را
یاد حیدر می انداخت .... فقط زینب می داند؟؟؟
حسین فریاد می زند که:" زینب را دریابید"
...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها می شود از دست کمان
خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
مست می آمد و رخساره برافروخته بود
روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته
بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد
زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد
یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را
آمده باز هم از جا بکند خیبر را
آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جمله در پوست نگنجیدن را
بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید
زیرپایش همه کون و مکان می چرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
گفت:لاحول ولاقوه الابالله
مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون
آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است
بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است
رفتی از خویش ، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد
با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است
ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست
آه آیینه در آیینه عجب تصویری
داری از دست خودت جام بلا می گیری
زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای
به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای
پدرت آمده در سینه تلاطم دارد
از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد
غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا
آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا*
گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید
با فغان پسرم وا پسرم می آید
باز هم عطر گل یاس به گیسو داری
ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟!
کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است
یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟!
مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای
چشم من تار شده ؟یا تو مکرر شده ای؟!
من تو را در همه کرب و بلا می بینم
هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم
ارباْ اربا شده چون برگ خزان می ریزی
کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی
مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دار
باید انگار تو را بین عبا بگذارم
باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم...(سید حمیدرضا برقعی)
پی نوشت : خوب شد ام لیلا در کربلا نبود:(
پی نوشت : و گاه میشود که پدری ،پسری از دست میدهد و چه سخت میگذرد بر پدری که یک به یک لاله ها از کف میدهد.
پی نوشت : مردی که راه رفتنش قشنگ بود:((
پی نوشت : حسین را دریابید ... حسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین:((
پی نوشت :اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
«عمود خیمه ی سقا را پایین کشید...»
89/10/3 6:13 ع
علم اگر ازدست علمدار زمین نمی خورد دگر کسی به زیرتازیانه ها نمی مرد ...!
وقتی خیمه ی علمدار را پایین کشید، اولین کسی که دست بر سر گذاشت زینب بود .....!
شاید چون فکرشو نمی کرد برنگرده با اهل ِ حرم خداحافظی نکرد .......!
قشنگ بود که زهرا اومد بالای سرش ....!
دلخوش به پشت و پناهش بود ...! امروز بی یاوری ِ تو مرا دیوانه کرد حسین...!
یا ابالفضل بی تو حسین شکست
«غریب مادر حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن.»
89/10/3 6:13 ع
تا به قتلت عدو شتاب گرفت چرخ را سخت اضطراب گرفت
ریخت خون مقدّست به زمین آسمان زاشک آب گرفت
ابر خون ماه عارضت پوشاند همه گفتند آفتاب گرفت
ناله مصطفی به گوش رسید موج خون زچشم بوتراب گرفت
شد سیه رنگ آسمان از خشم که زخونت زمین خضاب گرفت
آن تن پاره پاره را دربر گه سکینه گهی رباب گرفت
شست زینب زاشک جسمت را بلکه از چشم خود گلاب گرفت
بر تن پاره پاره داد سلام زآن بریده گلو جواب گرفت
هردم از زخم بیحساب تَنَتْ خم شد و بوسه بیحساب گرفت
مسلمانان حسین مادر ندارد /غریب است و کسی بر سر ندارد ...!
امروز صبــــــــــــــــــــــــــــــــر در برابرت تعظیم می کند حسین جان.
«هنوز محرم است؟!!!»
89/10/3 6:13 ع
امسال در شب یلدا با خانواده دور هم جمع شویم و بهتر است بزرگ ترها راجع به وقایع قیام امام حسین (ع) صحبت کنند.می توانیم با هم در مجلس عزاداری شرکت کنیم و مناسب است که علت تغییر نحوه ی شب یلدای امسال را برای فرزندانمان باز گو کنیم و فراموش نکنیم که اگر دوست داریم فرزندانی دوست دار خاندان نبوت داشته باشیم ، باید از همان کودکی شروع کنیم حدیث روزگار یلدایی ما دیگر با شب چره های که در آن با قصه پدر بزرگ و آجیل مشگل گشا و هندوانه سرخ و آتشین به صبح می رسید ،پایان نمی گیرد ، جدیث من و ما که به بلندای سیاهی شب طولانی زمستان است و در حسرت صبح صادق چشم به افقی نا معلوم داریم ، دیگر نه با فال حافظ و نه با استخاره ، امید در دل پاره پاره ما راه نمی یابد که خون می چکد از دل همچون سینه سرخ انارما . چقدر روزهای محرم کم می شود در قبال ِ ماه های دیگر و چقدر من بی نصیبم!!!
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائةِ القرآن.فرزندانتان را بر سه خصلت تربیت کنید : دوستی پیامبرتان و دوستی اهلبیتش و تلاوت قرآن .این روزها بهترین فرصت است تا حال و هوای خانه مان به گونه ای باشد که عشق به امام حسین و حفظ حرمت های این ماه با جان فرزندانمان عجین شود.
حالیا در این روزگار یلدایی ما ، تنها دو رکعت گریستن به حال خود ، و سجده بر خاطره ها بر ما واجب است که بر تفسیر جدایی ها رسیده ایم و دیگر هیچ رد پایی از احساس بر تن جاده عشق باقی نمانده است ، این شنیده ای که می گویند هر که از وادی عشق گذر کرد، از سنگ ناله شنید و از ستاره ، هق هق گریه ؟
اما با این همه ، ما که در آرزوی یلدای رهایی به درازای همه تاریخ خود به انتظار نشسته ایم و همواره با اهریمن شب طولانی با چنگ و نی و می و قلم و قدم در ستیزیم تا مرگ شب را به نظاره ی رها شدن نور، سحر کنیم. خوب میدانیم که پایان شبه سیه سپید است
ما از شب قویتریم
بذر آفتاب در مشت ماست
و یلدایی چنین
زیباترین شب زمانه ماست.
می پنداشتم محرم هم مانند ماه های دیگر 30 روز باشد اما....!
چرا ماه ِ محرم فقط ده روز است ؟!!!!!!!!!!!!!!
پی نوشت: امشب(یلدا) شب ِ هفت ِ امام هست، حواست باشه شقایق!
پی نوشت: مسافر! سفرت بی خطر باد.
پی نوشت : الان رقیه کجاست؟
پی نوشت: امان از دل ِ زینب.
پی نوشت : اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج