«غریب مادر حسیــــــــــــــــــــــــــــــــــــن.»
89/10/3 6:14 ع
تا به قتلت عدو شتاب گرفت چرخ را سخت اضطراب گرفت
ریخت خون مقدّست به زمین آسمان زاشک آب گرفت
ابر خون ماه عارضت پوشاند همه گفتند آفتاب گرفت
ناله مصطفی به گوش رسید موج خون زچشم بوتراب گرفت
شد سیه رنگ آسمان از خشم که زخونت زمین خضاب گرفت
آن تن پاره پاره را دربر گه سکینه گهی رباب گرفت
شست زینب زاشک جسمت را بلکه از چشم خود گلاب گرفت
بر تن پاره پاره داد سلام زآن بریده گلو جواب گرفت
هردم از زخم بیحساب تَنَتْ خم شد و بوسه بیحساب گرفت
مسلمانان حسین مادر ندارد /غریب است و کسی بر سر ندارد ...!
امروز صبــــــــــــــــــــــــــــــــر در برابرت تعظیم می کند حسین جان.
«آیا امام حسین (ع) برای شهادت قیام کردند؟؟؟»
89/10/3 6:14 ع
دیدگاه دوم : حکومت نه! شهادت آری!
در نقطه مقابل، گفته می شود : نه آقا! حکومت چیست؟ حضرت می دانست که نمی تواند حکومت تشکیل دهد، بلکه اصلا آمد تا کشته و شهید شود! این حرف هم مدتی بر سر ِ زبان ها خیلی شایع بود! بعضی با تعبیرات ِ زیبای شاعرانه ای هم این را بیان می کردند. حتی این مطلب از قول ِ بعضی علمای بزرگ هم نقل شده است. در این نظر و دیدگاه قدیمی گفته می شود : اصلا ، حضرت قیام کرد برای اینکه شهید شود. گفت: چون با ماندن، نمی شود کاری از پیش برد، پس برویم با شهید شدن، کاری کنیم.
این نظریه، براساس اسناد و مدارک ِ اسلامی صحت ندارد. چنین دیگاهی در اسلام وجود ندارد که برو خودت را به کام مرگ بینداز. برای چنین چیزی دلیل ِ عقلی و شرعی نداریم. شهادتی که ما در شرع ِ مقدس می شناسیم و در روایات و آیات قرآن از آن نشان می بینیم، معنایش این است که تنسان به دنبال ِ هدف مقدّسی که واجب یا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد. این، شهادت صحیح اسلامی است. اما این که آدم، اصلا راه بیفتد برای اینکه " من بروم کشته شوم " یا یک تعبیر ِ شاعرانه ی چنینی که :( خون من پای ظالم را بلغزاند و او را به زمین بزند)، نمی تواند دلیل و هدف آن حادثه ی عظیم باشد. شهادت بخشی از حقیقت است، اما هدف بزرگ حضرت، این نیست. ( مقام معظم رهبری )
(ادامه دارد)
پی نوشت : بصیرت یعنی چی؟
پی نوشت : کیست زینب؟ تلاطم ِ عباس.
پی نوشت : اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
«کدام تکلیف ِ الهی؟؟»
89/10/3 6:14 ع
پیغمبر اکرم و هر پیغمبری وقتی که می آید، یک مجموعه احکام می آورد. این احکامی را که پیغمبر می آورد، بعضی فردی ست و
برای این است که انسان خودش را اصلاح کند. بعضی اجتماعی ست و برای این است که دنیای بشر را آباد و اداره کند و اجتماعات بشر را به پا بدارد. به این مجموعه نظام اسلامی گفته می شود.
اسلام بر قلب ِ مقدّس پیغمبر ِ اکرم نازل شد، روزه، زکات، انفاقات، حج، احکام خانواده و ارتباطات شخصی را آورد، بعد جهاد فی سبیل الله، تشکیل حکومت، اقتصاد اسلامی، روابط حاکم و مردم و وظایف مردم در مقابل حکومت را آورد. همه ی این مجموعه را برای بشریّت عرضه کرد، همه را هم پیغمبر اکرم(ص( بیان فرمودند.
پیغمبر اکرم صلّی الله و علیه و آله، همه آن چیزهایی را که می تواند انسان و یک جامعه انسانی را به سعادت برساند، بیان فرمود. نه فقط بیان، بلکه آن ها را عمل و پیاده کرد. در زمان پیغمبر، حکومت اسلامی و جامعه اسلامی تشکیل شد، اقتصاد اسلامی پیاده شد، جهاد اسلامی برپا و زکات ِ اسلامی تعیین شد، یک کشور اسلامی و یک نظام اسلامی شکل گرفت. مهندس این نظام و راهبر این قطار دراین خط، نبیّ اکرم است و بعد از او، آن کسی است که جانشین او می شود.
خط هم روشن و مشخص است. باید جامعه اسلامی و فرد اسلامی از این خط، بر روی این خط و در این جهت و از این راه حرکت کند، که اگر چنین حرکتی هم انجام گیرد، آن وقت انسانها به کمال می رسند، انسانها صالح و فرشته گون می شوند، ظلم در میان مردم از بین می رود، بدی، فساد، اختلاف، فقر و جهل از بین می رود. بشر به خوشبختی کامل می رسد و بنده کامل خدا می شود.
اسلام این نظام را به وسیله نبیّ اکرم اجرا نمود و در جامعه آن روز ِ بشر پیاده کرد. در کجا؟ در گوشه ای که اسمش مدینه بود و بعد هم به مکه و چند شهر دیگر توسعه یافت.
سؤالی در این جا باقی می ماند و آن این که: اگر این قطاری را که پیغمبر اکرم بر روی این خط به راه انداخته است، دستی، یا حادثه ای آمد و آن را خارج کرد، تکلیف چیست؟ اگر جامعه اسلامی منحرف شد، اگر این انحراف به جایی رسید که ترس از انحراف ِ کلِّ اسلام و معارف اسلام بود، تکلیف چیست؟ (مقام معظم رهبری)
ادامه دارد.
--------------------------
پی نوشت: این سنت مقدس کربلاست که هر دلاوری می خواهد پا به میدان متبرک رزم بگذارد و با دشمن به جنگ بایستد، ابتدا خاضع و متواضع در مقابل امام بال می گسترد، بر او سلام می کند، پیمان ارادت خویش را محکم می گرداند، و اذن جهاد می گیرد.
پی نوشت: بر فرس تندرو هر که تو را دید گفت *** برگ گل سرخ را باد کجا می برد .
پی نوشت: یا امام حسن مجتبی یا کریم اهل بیت (ع) امان از دل امام زمان (عج)
پی نوشت:اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
«هنوز محرم است؟!!!»
89/10/3 6:14 ع
امسال در شب یلدا با خانواده دور هم جمع شویم و بهتر است بزرگ ترها راجع به وقایع قیام امام حسین (ع) صحبت کنند.می توانیم با هم در مجلس عزاداری شرکت کنیم و مناسب است که علت تغییر نحوه ی شب یلدای امسال را برای فرزندانمان باز گو کنیم و فراموش نکنیم که اگر دوست داریم فرزندانی دوست دار خاندان نبوت داشته باشیم ، باید از همان کودکی شروع کنیم حدیث روزگار یلدایی ما دیگر با شب چره های که در آن با قصه پدر بزرگ و آجیل مشگل گشا و هندوانه سرخ و آتشین به صبح می رسید ،پایان نمی گیرد ، جدیث من و ما که به بلندای سیاهی شب طولانی زمستان است و در حسرت صبح صادق چشم به افقی نا معلوم داریم ، دیگر نه با فال حافظ و نه با استخاره ، امید در دل پاره پاره ما راه نمی یابد که خون می چکد از دل همچون سینه سرخ انارما . چقدر روزهای محرم کم می شود در قبال ِ ماه های دیگر و چقدر من بی نصیبم!!!
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:أدَّبوا أولادَکم علی ثلاث خصالٍ، حبّّ نبیِّکم و حبِّ اهلِ بیته و قرائةِ القرآن.فرزندانتان را بر سه خصلت تربیت کنید : دوستی پیامبرتان و دوستی اهلبیتش و تلاوت قرآن .این روزها بهترین فرصت است تا حال و هوای خانه مان به گونه ای باشد که عشق به امام حسین و حفظ حرمت های این ماه با جان فرزندانمان عجین شود.
حالیا در این روزگار یلدایی ما ، تنها دو رکعت گریستن به حال خود ، و سجده بر خاطره ها بر ما واجب است که بر تفسیر جدایی ها رسیده ایم و دیگر هیچ رد پایی از احساس بر تن جاده عشق باقی نمانده است ، این شنیده ای که می گویند هر که از وادی عشق گذر کرد، از سنگ ناله شنید و از ستاره ، هق هق گریه ؟
اما با این همه ، ما که در آرزوی یلدای رهایی به درازای همه تاریخ خود به انتظار نشسته ایم و همواره با اهریمن شب طولانی با چنگ و نی و می و قلم و قدم در ستیزیم تا مرگ شب را به نظاره ی رها شدن نور، سحر کنیم. خوب میدانیم که پایان شبه سیه سپید است
ما از شب قویتریم
بذر آفتاب در مشت ماست
و یلدایی چنین
زیباترین شب زمانه ماست.
می پنداشتم محرم هم مانند ماه های دیگر 30 روز باشد اما....!
چرا ماه ِ محرم فقط ده روز است ؟!!!!!!!!!!!!!!
پی نوشت: امشب(یلدا) شب ِ هفت ِ امام هست، حواست باشه شقایق!
پی نوشت: مسافر! سفرت بی خطر باد.
پی نوشت : الان رقیه کجاست؟
پی نوشت: امان از دل ِ زینب.
پی نوشت : اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
«حکومت و شهادت هدف نبود بلکه ...!»
89/10/3 6:14 ع
در نتیجه، نمی توانیم هدف قیام حضرت را صرفا برای تشکیل حکومت یا شهید شدن محدود کنیم. بنده به نظرم این طور می رسد: کسانی که گفته اند" هدف حکومت بود"، یا "هدف،شهادت بود"، هدف را با نتیجه، اشتباه گرفته اند. هدف، اینها نبود. امام حسین علیه السّلام، هدف برتری داشت، منتها رسیدن به آن هدف بزرگ، حرکتی را می طلبید که دو نتیجه در برداشت: "حکومت" یا "شهادت". حضرت برای این دو آمادگی داشت. هم مقدّمات حکومت را آماده کرد، هم برای شهادت آماده بود و در این راه توسیع نفس می کرد، و هر کدام پیش می آمد، درست بود و ایرادی نداشت، اما هیچ کدام هدف نبود، بلکه این دو نتیجه ی یه هدف بود .... (مقام معظم رهبری)
ادامه دارد.
پی نوشت: داستان رسول تُرک http://uploadrobots.com/fb1py2#
پی نوشت: آه از این مردن ِ شیرین دهنم آب افتاد!
پی نوشت: : اَللهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج