سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ایام گل یاس

دیدی
زده بالای دری پرچم زهرا

بی اذن مشو وارد بزم غم زهرا
ایام، تعلق به گل یاس گرفته
افراشته بنگر همه جا پرچم زهرا
بر سینه ی زخمی و شکسته پی تسکین
جز اشک محبان نبود مرهم زهرا
پیدا نکند لولو و مرجان بهشتی
هرکس نشود غرق مگر در یم زهرا
خواهی عرق شرم نریزی به قیامت
درنوکری اینجا مگذاری کم زهرا
کافی است به سنی و مسیحی چو یهودی
از چادر خاکی بخورد یک دم زهرا
ای رشته ای از چادر بی بی مددی کن
گردیم چو سلمان شما محرم زهرا
بردار زبانم ببرید و بنویسید
تو میثم تماری و من میثم زهرا


محسن افشار


هاله اندوه

ندارد ابر،
چشمان گهرباری که من دارم

ندارد کوه بر دوش این چنین باری که من دارم
نمانده هیچ ماهی این چنین در هاله ی اندوه
ندارد آسمان اینک شب تاری که من دارم
غم مرگ پدر ، دیدار دشمن غربت مولا
کمی از آن همه اندوه بسیاری که من دارم
بهشت مصطفی بودم ندارم هیچ گل اینک
بدین سان آشیان در سایه ی خاری که من دارم
کنارم آمده قاتل، فزون تر کرده اند و هم
شگفتا وعده مرگ است دیداری که من دارم
مدینه در غروبی تلخ، خورشید که تو داری
کبود ابرهای کینه، رخساری که من دارم
مدینه بعد از این نقش حبیبت بی وفا شد
همه جویند از تو رسم بیزاری که من دارم
ربوده خواب از چشم تمام عافیت جویان
در این شب های غربت ،ناله ی زاری که من دارم
پس از این ای مدینه تا ابد آرام خواهی خفت
به خاموشی گراید چشم بیداری که من دارم
برایت می سرایم نیمه شب اندوه مولا را
تماشایی است شبها اشک سرشاری که من دارم


سید مهدی حسینی


 


قبر تو مستور ماند


ای حرم خاص خداوندگار
دست خداوند، ترا پرده دار
اُمِّ اَب و، بضعه ی خیر الانام
مادر دو رهبر صلح و قیام
خوانده خدا، عصمت کبری ترا
گفته نبی، اُمِّ ابیها ترا
چیست حیا؟ ریشه ی دامان تو
کیست ادب؟ بنده ی فرمان تو
وقت خوشت، وقت مناجات توست
شاد، پیمبر ز ملاقات توست
کس نبرد راه به سامان تو
جز پدر و همسر و یزدان تو
هم ز پی عرض ادب، گاه گاه
یافته جبریل در آن خانه، راه
مکتب تو، مکتب صدق و صفا
خانه ی تو، گلشن مهر و وفا
نیست عجب گر به چنین مکتبی
تربیت آموخته، چون زینبی
ای پدرت رحمةُ للعالمین
مرحمتی کن به منِ دلْ غمین
منکه ز احسان تو شرمنده ام
دست به دامان تو افکنده ام
قدر تو یا فاطم! نشناختند
بر حرم حرمت تو، تاختند
تا که صنم جای صمد نصب شد
حق تو و همسر تو غصب شد
حاصل آن طرح که بس شوم بود
تو و محسن مظلوم بود قتل
شد سبب قتل تو بی اختلاف
ضرب در و، ضربت سخت غلاف
ای شده محروم ز ارث پدر
عالم و آدم ز غمت خونْ جگر
عصمت یزدانی و، معصومه یی
زوج تو مظلوم و، تو مظلومه یی
داغ غمت بر دل رنجور ماند
قدر تو و قبر تو، مستور ماند
فاطمه! ای آنکه خرد مات توست
چشم (مؤیّد) به کرامات توست


سید رضا مؤید


پا به پای اشک


بر دیده ام، که موج زند قطره های اشک
ای کاش بوده جلوه رویت به جای اشک!
بعد از غروب ماه رخت، خانه ام پدر!
ماتم سرای دل شد و خلوت سرای اشک
دود دلم ز سینه برآید به جای آه
خون دلم ز دیده بریزد به جای اشک
وقتی که همرهان ز برم پا کشیده اند
اشکم انیس گشته، بنازم وفای اشک
روز و شبم که می گذرد با هزار درد
پیوند می زنند به هم دانه های اشک!
تا نخل سایبان مرا قطع کرده اند
هر روز می روم به «اُحُد» پا به پای اشک!


سید رضا مؤید

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    این مراحل از منابع خود
    شیطان پرستان استخراج شده است:


    " کسب قدرت تاریکی
    برای شیطان پرستی / به دست آوردن نیرو های نهفته در تاریکی ، کسب قدرتی است درونی
    و بی پایان انرژی عظیمی که این امکان را به شما میدهد روح خود را ارتقا بخشید و
    کمبودهایش را با قدرت جایگزین کنید . نکته ی مهم در برگزاری این مراسم این است که
    هرگز نباید به نتیجه بدگمان باشید . خالصانه به نیروی روح خود و روح تاریکی ایمان
    داشته باشید. آنچه باقی میماند آرامش و دوری از افکاره بیهوده است که باید در خود
    ایجاد کنید .


     


    * مقدمات


    محراب :


    مقابل دیوار غربی قرار
    گرفته پارچه سیاهی به روی آن کشیده می‌شود . بالای سر محراب ( روی دیوار) ستاره 5
    پر وارونه نصب کن . روی محراب 2 شمع سیاه روی پایه ، خنجر مخصوص مراسم ، جمجمه
    انسان ، یک زنگ ، یک آتشدان و یک جام بگذار / برای نور بیشتر میتوان از شمع های
    سیاه در گوشه‌های اتاق استفاده کرد / می‌توانید از جمجمه انسان ساخته شده از مواد
    مصنوعی نیز استفاده کنید .


    خون :


    جام را با مایعی به رنگ
    قرمز پر کن .ماهیت مایع اهمیتی ندارد زیرا که این مایع نماد خون قربانی‌ست .


    آتش :


    آتشدان را درست در مرکز
    محراب قرار ده .


    پوشش :


    تماماً سیاه همراه با
    ستاره 5 پر وارونه آویخته بر گردن .


    آداب مراسم :


    به ترتیب ذیل زنگ را به
    صدا درآور : شش بار در جهت جنوب ، شش بار در جهت شرق ، شش بار در جهت شمال .حال
    خنجر را بدست گیر به سمت پنتاگرام وارونه نشانه برو و با لحنی دعایی نیایش کن :


    بنام شیطان بزرگ و افتخار
    او ، لوسیفر من نیروهای تاریکی و قدرت شیطان را به درون فرا می خوانم .


    با خنجر پنتاگرام وارونه‌یی
    در هوا رسم کن و آتش را بی‌افروز ، نیایش را ادامه بده : آتش سیاه برافروخته و
    درهای تاریکی بر پاشنه خود چرخیده اند . روح سیاه و شیطانی کاین ظاهر شده ، کسی که
    از دوردست می آید تا خواست خود را بر فراز هستی بنا کند .بر حذر باش از گمراهی
    انسان که همواره همراه اوست از ابتدا تا نهایت . نظاره کن . این منم خدای دیروز ،
    امروز و فرداها . نگهبان زمان و ابدیت .بی مانند .غرق در دانایی . بی همتا در
    توانایی .عناصر را بخوان تا مرا خدمت کنند و نیروهای طبیعت را امر کن تا تجلی آمال
    من شوند .بپاخیز من تو رامی خوانم . دوباره خنجر را به سمت پنتاگرام وارونه نشانه
    برو و ادامه بده : کاین ، شیطان ، من قله‌ها را تصرف کرده‌ام . قدرت تاریکی در
    دستان من است . اکنون من در قالب تو خواسته‌های شیطانی‌ام را تجلی می بخشم ؛ پندار
    مرا با شکوه و عظمت باستانی تسخیر کن . مرا در لایه های نامریی و رمز‌آلودش تنها
    گزار . جام را در مقابل پنتاگرام وارونه بالا ببر ( بمنظور پیشکش ) و انگشت اشاره
    دست راست را درون ظرف ببر . انگشت را از ظرف خارج کرده ، دور لبه جام بگردان (در
    جهت گردش عقربه‌های ساعت) و همزمان بخوان : من از این جام می نوشم .من از زندگی می
    نوشم . قدرتهای نهفته در تاریکی مرا در بر گیرید .


    جام را یک نفس تا انتها
    بنوش و ادامه بده : همراه با برترین نیروهای شیطانی و عمیق‌ترین قدرتهای تاریکی به
    جهان ماده باز می گردم تا شبی دیگر را تسخیر کنم . آتش را خاموش کن ، زنگ را در
    خلاف جهت ابتدایی به صدا در آور، شمع‌ها را خاموش کن .


     


    * اعمال و زمان شیطان
    پرستی :


    زمان شیطان پرستی در
    زمانهای بسیار قدیم و قرون اولیه آدمی در چندین زمان انجام می‌گرفت : اولین زمان
    هنگام کسوف و خسوف بود ؛ بر این تصور که شیطان و خدای تاریکی از انسانها عصبانی هستند
    و منتظر هدیه خود و اگر برای آنها قربانی انجام نمی‌گرفت خدای تاریکی و شیطان تمام
    انسانها را قتل عام میکردند لذا برای آرامش شیطان قربانی کردن انسان انجام می‌شد .
    این مراسم به خصوص در قبایل آمریکای جنوبی بسیار فراوان دیده شده است به گونه ای
    که اکتشافات به دست آمده وجود این قربانی کردن‌ها را تصدیق میکند و اتاقهای مخصوص
    قربانی کردن نیز به شیوه‌ای خاص بنا شده بود و تزئینات خاص خود را داشت . البته
    قربانی کردن انسان در زمانهای دیگر نیز انجام میشد که اکنون قربانی کردن انسان در
    دوره کنونی در یک شب کاملا تاریک انجام می‌شود .اعمال مراسم شیطان پرستی نیز بسیار
    زیاد است و به ذکر چند مورد بسنده می کنم.مهمترین اعمال آنها اعمالی است که همیشه
    انجام می‌دهند و در آن به انجام امور جنسی می‌پردازند و همچنین از شیطان برای
    پیشبرد اهداف حاضرین کمک میخواهند و اگر کسی مشکلی داشته باشد برای حل مشکل وی دعا
    می شود. مراسم بعدی ؛ مراسم عضویت یک عضو جدید به این هیئت و مجموعه است که این
    کار توسط کشیش کلیسای شیطان و یا همسر وی ( بستگی به مذکر یا مونث بودن عضو جدید
    دارد ) انجام می‌شود .


     


    * مراسم قربانی کردن :


    در شیطان پرستی جدید
    قربانی کردن مفهومی ندارد اما برای آنان که هنوز پیرو شیطان پرستی قدیمی و قرون
    وسطایی هستند این کار در شبی تاریک انجام می‌شود . قربانی توسط آب مقدس غسل داده
    می‌شود و بر روی محراب خوابانده می‌شود . البته اصولاً قربانی‌ها قبل از انجام
    مراسم بیهوش می‌شوند . و در کاملترین مراسم قربانی کردن برای شیطان ؛ قربانی پس از
    کشته شدن و نوشیدن خون وی توسط آتش سوزانده می‌شود . در این مراسم خواندن اوراد
    مخصوصی به زبانی کاملا بی معنی و گاها عبری انجام می‌گیرد .


    مراسم معروف نماز سیاه یا
    نماز جماعت سیاه :


    شاید معروفترین مراسم آنان
    باشد . این مراسم در کلیسای شیطان پرستی انجام می‌شود و دقیقا همان مراسم عشای
    ربانی مسیحیت است با این تفاوت که تمام کارها برعکس انجام می‌شود و البته کارهایی
    نیز در آن مراسم انجام می‌گیرد که از ذکر آنها خودداری می‌کنم .


     


    مراسم پیوستن عضو جدید :


    در مراسم پیوستن عضو جدید
    به شیطان پرستان که البته همچنین عملی در جادوگری نیز وجود دارد بوسه مقدس است .
    این بوسه توسط همسر یا خود کشیش به بدن شخص عضو شونده زده می‌شود.





  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    خبرگزاری فارس:شیطان
    پرستان دارای یک سری اعتقادات هستند که در کتاب انجیل شیطانی آمده است و همچنین
    دارای کلیسای شیطان نیز می باشند که در 30 آوریل 1966 توسط آنتون لاوی تاسیس شد و
    در پس از مرگش اداره آن به همسرش بلانش بارتون رسید و در حال حاضر نیز توسط یکی از
    اعضای قدیمی آن یعنی پیتر گیلمور اداره می شود .


     


    شیطان پرستان دارای یک سری
    اعتقادات هستند که در کتاب انجیل شیطانی آمده است و همچنین دارای کلیسای شیطان نیز
    میباشند که در 30 آوریل 1966 توسط آنتون لاوی تاسیس شد و در پس از مرگش اداره آن
    به همسرش بلانش بارتون رسید و در حال حاضر نیز توسط یکی از اعضای قدیمی آن یعنی
    پیتر گیلمور اداره میشود . این کلیسا تنها مکانی‌ است که بر اساس قوانینش با
    استفاده از کمکهای مالی دولتها برقرار نیست و اعضای آن برای ورود به آن باید پول
    بپردازند در ضمن کودکان نیز تا زمانی که توانایی درک فلسه آنها را پیدا نکرده اند
    اجازه ورود به آنجا را ندارند .در ضمن ورود افراد غیرشیطان پرست به آنجا بدون
    ایراد میباشند.


    انجیل شیطانی شامل 4 بخش
    است : "کتاب شیطان " ، "کتاب لوسیفر "، "کتاب بلیل
    Book of
    Belial
    " و " کتاب لویتان Book of
    Leviathan
    " که هر کدام شامل مطالب خاص خود میباشند فصل اول این کتاب
    احکام 9 گانه شیطان پرستی است . خوب است نگاهی به این 9 حکم بیندازیم :


    1. شیطان به جای ریاضت
    نماینده افراط است.


    2. شیطان به جای اینکه
    نمایاننده توهم های معنوی باشد نماینده زندگی مادی است.


    ( همه مسائل و تجارب
    غیرمادی و معنوی از دید آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده میشود.)


    3. شیطان نشان دهنده عقل
    پاک است به جای خودفریبی متظاهرانه.


    4. شیطان نشانه عشق به
    افرادی است که لیاقتش را دارند نه هدر دادن آن برای افراد نمک نشناس .


    (درست برعکس مسیحیت و سایر
    ادیان که عشق به انسانها را به انسانها آموزش میدهد)


    5. شیطان به ما انتقام
    جویی را به جای برگرداندن طرف دیگر صورت نشان میدهد.


    (درست برخلاف کلام حضرت
    عیسی(ع) ؛ در اسلام نیز در برابر ظلم سکوت نمیکند اما پاسخ یک سیلی را فقط یک سیلی
    میداند و بس!)


    6. شیطان به ما مسئولیت در
    برابر مسئول را به جای مسئولیت در برابر موجودات ترسناک خیالی را می آموزد.( یعنی
    اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم را تنها عامل انسانیت افراد با ایمان میداند و
    همچنین خود را فقط دربرابر کسی مسئول میداند که در برابرش مسئولیت دارد نه سایر
    افرادی که ممکن است درگیر عملی شوند که او انجام میدهد.)


    7. شیطان میگوید که انسان
    حیوان دیگری است، گاه برتر و اکثر مواقع به دلیل " روح خدایی و پیشرفت ذهنی
    اش که از او بدطینت ترین حیوان را ساخته است " پست تر است. (دقت کنید که روح
    خدایی که به اعتقاد ادیان منشاء و دلیل بزرگی و خوبی انسانهاست در این نظریه دلیل
    بدطینت ترین موجود بودن اوست.)


    8. شیطان آنچه را که گناه
    مینامند را عواملی برای ارضای نیازهای فیزیکی ، حسی و ذهنی میداند.


    ( یعنی گناهان را برای
    ارضاء نیازهای انسانی لازم میداند)


    9. شیطان بهترین دوست
    کلیساست زیرا آن را سالها مشغول کرده.


    بد نیست برخی قسمتهای این
    کتاب را بخوانیم :


    " به نام خدای بزرگ
    ما ؛ شیطان ؛ به شما فرمان میدهم که از دنیای سیاه بیرون آیید . به نام چهار
    شهریار سیاه جهنم ؛ پیش آیید . شیطان ؛ جام باده لذت را بردار . این جام پر از
    اکسیر زندگی است ؛ و آنرا با نیروی جادوی سیاه انباشته کن . این نیرو در سراسر
    عالم کائنات وجود دارد و حامی آن است . آمین "


    ای دوست و همدم شب ؛ تو از
    صدای سگ ها و ریختن خون شاد میشوی ؛ تو در میان سایه های قبور میگردی ؛ تو تشنه
    خون هستی و بشر را تهدید میکنی گور گومورو ؛ ماه هزار چهره ؛ به قربانیان ما با
    نظر مساعد بنگر . دروازه های جهنم را بگشا و بیرون بیا ... "


    و در مقایسه با این جملات،
    لاوی 9 گناه شیطانی را نیز نام برده است:


    حماقت، ادعا و تظاهر، نفس
    گرایی، انتظار بازپس گرفتن از دیگران،(آنچه به آنها داده اید)، خود را فریب دادن،
    پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی نا کافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به
    طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار
    بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌‌پوساند) و کمبود محسنات !


    لاوی سپس 11 قانون شیطانی
    را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامه‌ای اخلاقی نیست، ولی راهنمایی‌های کلی
    برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کرده است:


    1- هرگز نظراتت را قبل از
    آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.


    2- هرگز مشکلاتت را قبل از
    آنکه مطمئن شوی دیگران می‌خواهند آن را بشنوند بازگو نکن.


    3- وقتی مهمان کسی هستی،
    به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.


    4- اگرمهمانت مزاحم تو
    است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.


    5- هرگز قبل از آنکه
    علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.


    6- هرگز چیزی را که متعلق
    به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو می‌خواهد آن
    را بگیری.


    7- اگر از جادو به طور
    موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هایت استفاده کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس
    از بدست آوردن خواسته هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست
    خواهی داد.


    8- هرگز از چیزی که نمی‌خواهی
    در معرض آن باشی شکایت نکن.


    9- کودکان را آزار نده.


    10- حیوانات (غیر انسان)
    را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌ای یا برای شکارشان.


    11- وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر می‌داری، کسی را آزار
    نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه
    داد، نابودش کن.



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    «انواع شیطان پرستی»
    89/11/10 5:38 ع

    شیطان پرستی فلسفی


    این نوع گرایش عبارت است
    از اینکه " محور و مرکز عالم، انسان است‌ " این شاخه از شیطان‌پرستی به
    پایه‌گذاری این فرقه به نام " آنتوان لاوی " نسبت داده می‌شود .


    این نوع شیطان‌گرایی نیز
    مانند سه نوع دیگر آن، با نام های دینی و گوتیک، از مبنای اعتقادی یهودیت نشات
    گرفته است .


    نام کامل وی " آنتوان
    شزاندر لاوی " (
    Anton Szandor Lavey) می‌باشد
    . وی در یازدهم آوریل سال 1930 میلادی در شیکاگو آمریکا متولد و به همراه خانواده‌اش
    به سانفرانسیکو عزیمت نموده و تا زمان مرگش در آنجا ساکن می‌شود .


    وی شخصیتی ناهنجار و
    ناسازگاری داشته است و در سن 17 سالگی ضمن فرار از تحصیل و حضور در خانه به عنوان
    خدمه و دلقک به یک سیرک می‌پیوندد .


    لاوی در سال 1950 میلادی
    در دایره جنایی پلیس آمریکا به عنوان عکاس جنایی مشغول به کار می‌شود، که تاثیرات
    عمده‌ای را نیز می‌پذیرد .


    آنتوان در سال 1952 با
    " کارول لنسیگ " ازدواج می‌کند اما بنابر دلایلی اعم از عدم التزام به
    اصول اولیه اخلاقی و پایبندی به روابط خانوادگی و شیفتگی به زن دیگری به نام
    " داین هگارتی " از همسر اولش جدا شده و از سال 1960 به بعد روابط
    نامشروعی را با وی آغاز می‌کند . لاوی یک فرزند نامشروع از هگارتی که هرگز با وی
    ازدواج نکرد، را به دست می‌آورد .


    وی همچنین علاقه وافری به
    نوازندگی پیانو داشته و طبق اطلاعات موجود در همین سال‌ها روابط جدی و پردامنه را
    با برخی عناصر سازمان (
    CIA)
    همچون " مایکل آکینو " برقرار می‌کند .این فرد مرتبط با سازمان جاسوسی
    آمریکا در تاریخ 30 آوریل 1966 در حالی که برای جمعی از اعضای حلقه‌های سری "
    دایره اسرار‌آمیز " با سری تراشیده سخن می‌گفت ، مدعی بنیان‌گذاری " ‌کلیسای
    شیطان " شد .


    نامبرده کتابی را تحت
    عنوان " انجیل شیطان " و کتاب دیگری نیز با نام " آئین ‌پرستش
    شیطانی " به چاپ رساند . روز مرگ لاوی با نام " هالووین " در
    آمریکا شناخته می‌شود .


     


    شیطان‌پرستی لاویی


    این نوع از شیطان پرستی بر
    مبنای فلسفهی آنتوآن لاوی که در کتاب "انجیل شیطان " و دیگر آثارش آمده
    است تشکیل شده است. لاوی موسس کلیسای شیطان (1966) بود و تحت تأثیر نوشته‌های
    فردریک نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارک د سید، ویندهام لویس، چارلز داروین،
    آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده است. "شیطان " در نظر لاوی
    موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و
    به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی نداشت.


    یک شیطان پرست لاویی، خود
    را خدای خود می‌داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه
    میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی
    آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند باید به طرز فکر
    گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای
    آن گرایشات انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر
    از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون
    تامل عمل کنند.


     


    شیطان پرستی دینی


    گرایشات شیطان پرستی دینی
    اغلب مشابه گرایشات شیطان پرستی فلسفی است، گرچه معمولاً پیش نیازی برای خود قائل
    می‌شوند و آن پیشنیاز اینست که شیطان پرست باید یک قانون ماوراء الطبیعی را که در
    آن یک یا چند خدا تعریف شده است که همه شیطانی هستند یا به ‌وسیله شیطان شناخته می‌شوند
    قبول داشته باشد. شیطانی که در گروه اخیر تعریف شده است می‌تواند تنها در ذهن یک
    شیطان پرست تعریف شود یا از یک دین (معمولاً قبل از مسیح) اقتباس شوند.


    بسته به اینکه کدام نوع
    شیطان پرستی مد نظر باشد، خدا یا خدایان می‌توانند از انواع مختلفی از معبودها
    باشند، بعضی از آنها از ادیان بسیار قدیمی نشئت گرفته شده اند، انواع معمول شیطان
    پرستی خدایانشان را از ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهه‌های باستانی بین‌النهرینی
    و بعضا از الهه‌های رومی و یونانی (به عنوان مثال مارس-خدای جنگ) اقتباس کرده اند.
    بقیه شیطان پرستان ادعای پرستش خدای اصلی را دارند ولی بیشتر شیطان پرستان می‌گویند
    خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیار قدیمی دارد، شاید از دوران ماقبل تاریخ و شاید
    اولین خدایانی باشد که توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است.


    مابقی گروه‌ها تعبیری سخت
    گیرانه تر از اینها را می‌پرستند. آنهایی که سیمای فرشتهی سقوط کرده از انجیل
    مسیحی را می‌پرستند، در حالی که بسیاری آن را به عنوان شر، طبق تعریف کلیسای
    مسیحی، می‌پندارند. این گروه در مقابل آن را به عنوان محق و کسی که در مقابل خدا
    شورش کرده است قبول دارند. تمام این ادیان با هم و با شیطان پرستان فلسفی مشترک
    هستند چرا که خود شخص را در اولویت اول قرار داده اند. این نظریه نیز معمولاً توسط
    کسانی که خدا را به دید شیطانی می‌نگرند (کسانی که دیده شده است اشخاص را به آزادی
    اندیشه تشویق می‌کنند و تلاش می‌کنند خود را به‌وسیله فلسفه‌هایی چون میجیک و
    فلسفه‌های مشابه "تمایل به قدرت " نیچه بالا بکشند) حمایت شده است. یک
    پند رایج شیطانی به این معلول اینست که: "هر خدای ارزشمندی بهتر است به جای
    یک برده پست و بخاک افتاده، یک شریک در قدرت خود داشته باشد. "


    یک مثال از این مطلب،
    شیطان ابراهیمی است، مانند ابلیسی که در کتاب تورات آمده است و بشریت را به چیدن
    میوه درخت شناخت خوب از بد تشویق می‌کند: " تو مطمئنا نمی‌میری، چرا که خدا
    در همان روزی که این کار را کنی از آن خبر خواهد داشت، سپس چشمانت باز خواهد شد و
    شما مانند خدا خواهید شد و خوب را از شر تشخیص خواهید داد ". استفاده از این
    مفهوم، شیطان پرستان خود را بهتر از هر خدای دیگری، دارای قدرت تشخیص خوب از بد می‌پندارند.
    از آنجا که این گروه از شیطان پرستان خود را بسیار قدیمی و قدیمی تر از بقیه می‌دانند،
    نام "شیطان پرستان سنتی " را بر خود گذاشته‌اند و به شیطان پرستان
    فلسفی، "شیطان پرستان معاصر " می‌‌گویند.


     


    شیطان پرستی گوتیک


    این فرقه از شیطان پرستان،
    به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع شیطان پرستان
    معمولاً متهم هستند به اعمالی از قبیل "خوردن نوزادان "، " بزکشی
    "، "قربانی کردن دختران باکره " و "نفرت از مسیحیان "
    هستند. این طرز فکر در کتاب "مالیوس مالیفیکاروم " دسته بندی شده است.
    (کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (1490م) تالیف شد و در واقع هرگز به
    طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت) کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و
    مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است..


    شیطان پرستی نزدیکی زیادی
    به جادوگری دارد و دنیای آن پر از افسانه های گوناگون، شیاطین متعدد و افراد مختلف
    خصوصا جادوگران در ارتباط با آنهاست. در دنیای امروز هم کشورهای مختلفی دارای
    کلیسای شیطان هستند مانند کشورهای امریکا، انگلیس و آلمان و همچنین چین و بر خلاف
    ادعای شیطان پرستان جدید که بر اساس متون انجیل شیطانی بر عدم کودک آزاری و آزار
    حیوانات پافشاری می کنند اما وحشتناک ترین اعمال توسط آنها تنها برای مقابله با
    دستورات الهی انجام می شود.


     


    شر پرستان


    این نوع شیطان‌گرایی نیز
    مانند نوعی که در گذشته اشاره شده، نوعی از شر‌پرستی با اشاره به تاریکی و از کثیف‌ترین
    فرق انحرافی به حساب می‌آید . در موسیقی متالیکا نیز سبکی به نام گوتیک وجود دارد
    .کثیف‌ترین اعمال مانند خوردن نوزادان ، ‌تجاوزات جنسی و ... به این گروه نسبت
    داده می‌شود. (گرچه گفتنی است برای تمام گروه‌های شیطانی این اعمال از واجبات به
    حساب می‌آید.) میل و درخواست به‌ " برگشت تاریکی " در این شاخه بارز است
    . همانند اعضای گروه " آکنکار " که با لباس‌های تیره به غارها و تاریکی‌ها
    برای فریاد کشیدن پناه می‌برد.


     


    جریان دیگر شیطان‌ پرستی
    مدرن


    امروزه علاوه بر شیطان‌گرایی
    لاوایی یا سِیتنیسم(
    Satenism
    جریان دیگری به نام سِتیانس (
    Setians)وجود
    دارد.


    مایکل آکینو در آغاز کار
    دوست و همکار آنتوان لاوی بود که در پی اختلاف عقیده با لاوی از او جدا شد و معبد
    ست را در سال 1975 در سانفرانسیسکو تاسیس کرد. و جریان ستیانیست‌(
    Setians) را
    به راه انداخت.


    معبد سِت یکی از مشهورترین
    و مخفی ترین سازمان‌های شیطان پرستی است و تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات
    سحر است.


    این جنبش امروزه در ابعاد
    وسیعی به ویژه در عرصه‌های فرهنگی مثل نشر کتاب و نشریات و سینما فعالیت می‌‌کند.


    البته جریان ستیانیست‌ علاوه
    بر ایجاد معبد در مقابل کلیسای شیطانی،کتاب اختصاصی دیگری با همان عنوان انجیل
    شیطانی درتقابل با گروه رقیب تدوین نموده اند.


    سِیتِ نامی است مأخوذ از انجیل به عنوان پادشاه تاریکی؛
    ولی سِت (
    Set) نام یکی از خدایان مصر و نام
    خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.6



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    خبرگزاری فارس:شیطان‌پرستی
    جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن‌نماد (
    archetype )
    می‌داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول می‌داند و اعتقاد دارد که انسان به
    تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به
    عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .


     


    قدرتی که بشر امروز با
    شیطان‌پرستی به دنبال آن است با اقتدار معنوی تفاوت دارد، قدرت شیطان‌پرستی، قدرت
    زودگذری است که در فضاهای مختلف نمی‌تواند خودش را در بالاترین جایگاه قرار دهد
    اما اقتدار معنوی به واسطه پشتوانه و جایگاهی که نسبت به خداوند عالم و نسبت به
    وحی الهی دارد، همیشه در بالاترین موقعیت می‌ایستد.


    شیطان‌پرستی جدید آیینی
    است دارای شباهت‌هایی به اومانیسم که انسان را برترین موجود می داند و او را تنها
    در برابر خود مسئول می داند: آنتون لاوی یکی از سردمداران این آیین می‌گوید:
    " خدای باعظمت و با شکوهی وجود ندارد، و جهنمی که در آن گناهکاران کباب می‌شوند
    هم نیست . اینجا و حالا روز شکنجه و سختی ماست ! حالا و اینجا روز خوشی ماست !
    اینجا و حالا فرصت ماست ! این روز، این ساعت را انتخاب کن که زندگی رهایی‌بخشی
    نیست ! "


    شیطان‌پرستی جدید به خدایی
    اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن‌نماد (
    archetype )
    می‌داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول می‌داند و اعتقاد دارد که انسان به
    تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به
    عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود . شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی
    طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.


    این اعتقاد دارای شاخه‌های
    متعددی است اما می‌توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر هستند:


     


    Atheism: خدایی در شیطان پرستی وجود
    ندارد.


    Not dualistic: روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و
    هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.


    Autodeists: خود پرستی ، خدایی جز خود انسان
    وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.


    Materialistic: اعتقاد به اصالت ماده.


    - وابسته به راه چپ بودن
    در برابر راه راست که راه خدایی است .


    - ضد مذهب بودن خصوصا
    مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.


    - عدم پرستش شیطان زیرا
    شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.


    - اعتقاد به استفاده از
    لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی
    پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می‌کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و
    ضروری است .


    حجت‌الاسلام "ادبی
    " دانشجوی دوره دکترای دین شناسی تطبیقی است،‌ که به صورت تخصصی مکاتب نوپدید
    دینی را مطالعه می‌کند. او نویسنده چندین کتاب در زمینه عرفان و ادیان است که از
    آن جمله می‌توان به کتاب‌های "آشنایی با دایره‌المعارف‌های ادیان " و
    "اسلام، تعامل یا تقابل با جهانی شدن " اشاره کرد.


    "ادبی " می‌گوید:
    انسان، به فطرت خود وابسته است و در پی تمنای این فطرت به معنویت‌های نوگرا گرایش
    می‌یابد. این معنویت‌ها به دنبال چه هستند؟ چه چیزی را می‌پرستند و چه آیین‌‌هایی
    دارند؟ مباحثی چون دین‌های نوظهور، فرقه‌های جدید و مکاتب نوپدید دینی، اولین‌بار
    در علوم اجتماعی پس از جنگ‌ جهانی دوم مطرح شدند. این ادیان سعی می‌کردند به برخی
    پرسش‌های غایی بشر و پرسش‌های وجودشناسی انسان پاسخ دهند.


    "از کجا آمده‌ام،
    آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم، آخر ننمایی وطنم " به پرسش‌های این شعر در
    ادیان الهی پاسخ‌های روشنی داده شده است، اما برخی از زمینه‌ها باعث شد که برخی از
    ادیان کلاسیک به پس‌زمینه زندگی انسان مدرن رانده شوند و توانایی پاسخ‌ دادن به
    سؤالات امروزی بشر را نداشته باشند. زمینه را برای مکاتب نوپدید دینی فراهم کرد تا
    به پرسش‌های غایی انسان پاسخ دهند. پرسش‌هایی که می‌کوشید، خدا را در درون انسان‌ها
    حاضر کند و در پاسخ‌های خود تلاش می‌کرد، فضای زندگی بشر امروز را به نوعی آرامش
    زودگذر ارتباط دهد. مکاتب نوپدید دینی در پی پاسخ‌های غایی انسان بوده و هستند،
    اما این پاسخ با مسیر ادیان الهی و یا ادیان کلاسیک یکی نبود ، بلکه راه‌ متفاوتی
    را در پیش‌ گرفتند. ادیان کلاسیک به واسطه برخی مسائل نتوانستند خود را به‌روز
    کنند و یا به‌روز شدن‌شان با مسائل زندگی امروز هماهنگ نشد و انسان امروزی
    نتوانست، به سادگی از یهودیت، مسیحیت، بودایسم و.... برداشت‌‌های دوران مدرن خود
    را استیفاد کند، یک نقبی به عالم معنا زد، اما با روشی جدید که در مکاتب نوپدید
    دینی وجود داشت. مکاتب نوپدید دینی پاسخ وجود شناسانه به پرسش‌های بشری می‌دهد،
    اما به این پرسش‌ها در ادیان کلاسیک پرداخته نشده است. هرچه پیش می‌رویم،ادیان
    نوظهور، حضورشان را در زندگی امروز، بیشتر تحمیل می‌کنند؛ اولاً به دلیل اینکه
    شریعت خاصی ندارند، ثانیاً بخش خاصی از جامعه را هدف قرار نمی‌دهند و ادعای جهانی
    دارند. ثالثاً آیین‌ها و آموزه‌هایشان بسیار ساده و با زبان امروزی و در دسترس
    است، رابعاً مدعی‌اند، راهی که پیامبران کلاسیک نتوانستند فراهم کنند، در دوران
    مدرن با پیامبران جدید پیش‌روی انسان قرار دارد. در دایره‌‌المعارف ادیان جدید که
    به تازگی در انگلستان منتشر شده، بیش از 2500 دین و مرام جدید که هر کدام متدینین
    و مؤمنین خاص خود را دارند شناسایی شده است. برخی از این ادیان و مکاتب بسیار فعال
    هستند مانند، "کلیسای شیطان "، "شاهدان یهووه "، "کلیسای
    علم‌شناسی "، "فرزندان خداوند "، "اکنکار " (دین‌نور و
    صورت)، "مورمون‌ها " و "جامعه بین‌المللی وجدان کریشنا "، که
    فضای عینی و تبلیغات رسمی را در سطح جهان دارند. برخی دیگر هم مانند، زیرمجموعه ذن
    و بودیسم، که در ایران تحت عنوان اوشو تبلیغ می‌شوند وجود دارند. دسته‌دگیری از
    این ادیان هم بیشتر مجازی‌اند و در اینترنت فعالیت می‌کنند و در فضاهای عینی حضور
    ندارند.


    وی در پاسخ به این سوال که
    آیا آماری در زمینه شیطان‌پرستی و جایگاه و تعداد آنان در کشور وجود دارد، گفت: آمارهای
    رسمی و غیررسمی که در این زمینه در دسترس پژوهشگران وجود دارد، نمایانگر این است
    که در کشور، مجالس و مهمانی‌هایی به نام شیطان و شیطان‌پرستی برگزار می‌شود. در
    این مهمانی‌ها بیشتر، موسیقی‌های راک، هوی متال و موسیقی‌هایی که خشونت در آن
    مجازند به همراه رقص‌های آتش، استفاده از مشروبات الکلی، مواد مخدر صنعتی و
    روانگردان نمایان است. البته، آمارهای دقیقی در برخی زمینه‌ها وجود دارد. اما
    شیطان‌پرستی آن‌گونه در انگلستان، ‌آمریکا و کشورهای غربی وجود دارد به هیچ‌وجه و
    با آن شدت و گستردگی در ایران وجود ندارد.


    شیطان‌پرستی در ایران در
    سطح نمایش و نمادها جلوه‌گری می‌کند. تعداد افرادی که به معنای خاص شیطان‌پرست
    باشند بسیار ناچیز و انگشت‌شمار است. وی افزود: شاخه‌هایی از شیطان پرستی و حتی
    برخی مکاتب نوپدید دینی با صهیونیسم در ارتباط هستند به لحاظ مالی از صهیونیست‌ها
    کمک می‌گیرند. البته نمی‌توان همه مکاتب نوپدید دینی را به صهیونیسم ارتباط داد.
    نگاهی که همه چیز را در این عرصه توطئه‌آمیز ببیند پژوهشگرانه و علمی نیست. مدارکی
    وجود دارد که گواهی می‌دهند صهیونیست‌ها در کمک و مساعدت به شیطان پرستی و دیگر
    فرقه‌های نوظهور، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. عرفان یهودی که تحت عنوان قباله یا
    اصطلاح انگلیسی آن "کابالا " است، زمینه‌های، مکاتب نوپدید دینی و از
    جمله شیطان‌پرستی را فراهم می‌کند. عرفان عدد، عرفان نماد، عرفان قدرت پیدا کردن
    در هستی، عرفان تصرف در کائنات در معنای منفی خودش، از جمله مواردی است که بشر
    گسسته از عالم معنا به دنبال آن است. بشر گسسته از خدا، به دنبال نوعی اقتدار
    مجازی است که البته هیچ‌گاه به آن دست نخواهد یافت، به دلیل اینکه تنها وهم و
    سرابی از این اقتدار را تجربه کرده است.


    وی در مورد عناوینی چون
    کلیسای شیطان، انجیل سیاه و... که برگرفته از مسیحیت است، گفت: اناجیل اربعه، تنها
    دستاورد جدی و قابل پذیرش در عالم مسیحیت هستند. انجیل 70سال پس از مصلوب شدن
    عیسی، نوشته شده است. یک فاصله تاریخی بین عیسی (ص) و انجیل وجود دارد. در کنار
    انجیل‌های قانونی، شاهد انجیل‌های غیرقانونی و غیر رسمی (اپوکریفا) هم هستیم. این
    انجیل‌ها که تعداد فراوانی هم دارند، در میان "مورمون‌ها "،
    "متدیست‌ها " و حتی در فضاهای غیر رسمی پروتستان‌ها هم وجود دارد، می‌توان
    یک کتاب جدید به نام انجیل شیطان (
    bible of satan) هم
    وجود داشته باشد. حوزه اناجیل این فرصت را فراهم می‌کند تا هرکسی بتواند به نام
    انجیل و عیسی سخنی بگوید و از حقیقت ندایی در بیاورد!




  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    <   <<   6   7   8   9   10   >>   >
    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...