سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ملک الموت مزن شعله به زخم جگرم


وای من گر تو مدارا نکنی با پدرم


صبر کن سیر ببینم رخ بابایم را


چه کنم سد نگاهم شده اشک بصرم


قسمت این بود که بالای سرش بنشینم


چشم بگشایم و جان دادن او را نگرم


وقت جان دادن خود گفت مقدر این است


دو مه و نیم دگر فاطمه را هم ببرم


ای پدر مادر مظلومه من یار تو بود


من پس از رفتن تو جان علی را سپرم


با تن خسته و بازوی کبود از مسجد


قول دادم که علی را به سوی خانه برم


دست از دامن حیدر نکشم یک لحظه


گر بریزند همه اهل مدینه به سرم


قسمتن این بود که بعد از تو بمانم بابا


تا که با دادن جان جان علی را بخرم


به فدای سر یک موی علی باد پدر


گر میان در و دیوار دهد جان پسرم


جگرت سوخت  به هربیت که گفتی(میثم)


اجر این سوختنت با احد دادگرم


حاج غلامرضا سازگار


منبع : سایت شیعتی


 


 


چرا چشمت پر اشک و سینه ات پر آه می باشد


مخور غصه پس از من عمر تو کوتاه می باشد


مسوزان قلب بابا را چنین ناله مزن زهرا


که شاد از ناله تو دشمن گمراه می باشد


علی را کرده ام مأمور صبر و تو کنارش باش


پس از من روز های بی کسی در راه می باشد


سپر بهر علی شو وقت آتش سوزی خانه


بدان که قتلگاه تو همین در گاه می باشد


همین که می زند زخم زبان بر من به پیش تو


تو را بعد پدر در کوچه سد راه می باشد


بلرزاند مرا در قبر تا بر تو زند سیلی


که از مهری که من دارم به تو آگاه می باشد


احسان محسنی فر


منبع : سایت شیعتی


 


 


چرخ
گردون را عجب غوغا و شوری در سر است


یا
که گیتی را فنا گردیده وقت محشر است


بر
چه می ریزد سرشک تلخ از مژگان فلک


عالمی
را رخت ماتم نوحه گر بر پیکر است


ارض
هستی یکسره گردیده بی صبر و سکون


خون
چکان عرش و فلک در ماتم پیغمبر است


فاطمه
دخت نبی می سوزد از هجر پدر


خلقت
هستی پریشان از نوای کوثر است


یک
طرف نالان حسن سویی حسین و زینبین


سوی
دیگر دل غمین بهر برادر حیدر است


ناگهان
آمد سروشی غم مخور زهرای من


نگذرد
چندی پدر واصل به وصل دختر است


مهر
تابان هدایت گشته خاموش عاقبت


مرتضی
دیگر غریب و بی کس و بی یاور است


آب
غسل تو نخشکیده هنوز ای نور حق


دخترت
پهلو شکسته بین دیوار و در است


بعد
تو از آتش بدعتت سرایت سوختند


غنچه
نارسته ای از ظلم کینه پرپر است


خیز
از جا یا رسول الله بنگر بی معین


ریسمان
بر گردن فتاح و میر خیبر است


یا
رسول الله چنان سیلی به زهرایت زدند


کز
شرارش تا ابد نیلی عذار دخت راست


یا
رسول الله زجا برخیز و زهرا را ببین


آنکه
را خواندی ابیها را گرامی مادر است


یا
رسوالله علی شد بعد تو خانه نشین


حق
شده خاموش وناحق بهر امت رهبر است


 


 




  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...