«چه می شد»
90/4/19 5:29 ع
چه می شد اگر هیچ کاری نمی شد؟
نگاهی، اسیر نگاری نمی شد
چه می شد که دل را نمی آفریدند ؟
و یا عشق در قلب جاری نمی شد
چه می شد که دلها به یغما نمی رفت ؟
کسی در کمین شکاری نمی شد
چه می شد که در اجتماع گلستان
علف جای گل سر شماری نمی شد ؟
چه می شد به جای شقایق در این باغ
گیاهان هرز آبیاری نمی شد
چه می شد حرامی نمی بود در باغ ؟
به گلچین بی رحم یاری نمی شد
چه می شد که صیاد و دامی نمی بود ؟
قفس جایگاه قناری نمی شد
چه می شد برای فریب درختان
زمستان هوایش بهاری نمی شد ؟
چه می شد سیه ماهی کوچک ما
گرفتار در جویباری نمی شد ؟
چه می شد که میخانه ها باز می شد ؟
عسس دشمن میگساری نمی شد
چه می شد که سیبی نمی چید دستی ؟
هوس مایه ی بد بیاری نمی شد
چه می شد کمی فکر می کرد آدم ؟
و اسباب این شرمساری نمی شد
سر سنگ نادان اگر می شکستند
دل آینه زخم کاری نمی شد
دروغ است « کیوان » و ناهید و پروین
اگر دل نمی خواست، کاری نمی شد