سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کجا با ملائک سفر کرده ای
به وجه خدایی نظر کرده ای
توی و شهیدان         من و داغ هجران       بیا ای امام
دلی که شد از هجر تو شعله ور
نگردد خموش از فراقت دگر
تو را جان زهرا           من و داغ گل ها        بیا ای امام
الا دلبر بهتر از جان بیا
دوباره به بام جماران بیا
بیا ای حبیبم             که بی تو غریبم         بیا ای امام
تقدیم غمت خونجگر لال? ما بود
بی مهر رخت سای? غم هال? ما بود
هجران تو در دل شرر نال? ما بود
هر لحظه فراغت غم صد سال? ما بود
ای ماه که دادی همه را مهر خدایی
چون شد که دمیدی به شبستان جدایی
ای ماه جماران که زهجرت چو هلالیم
یکبار بر افروز و ببین ما به چه حالیم
سر تا به قدم محنت و اندوه و ملالیم
باید که بسوزیم و بگرییم و بنالیم
هر صبح فراق تو به ما شام بلا بود
ایام غمت بر همه ایام بلا بود
ای همدم یاران خدا جوی جماران
ای کعب? دل بیت تو در کوی جماران
ای گرد عزایت به سر و روی جماران
با یاد تو چشم همگان سوی جماران
باز آ که خزان بی تو بهاران دل ماست
بیت الحزن از غصه جماران دل ماست


تو آن روح الله و صفای کوثری
گل ثار الله و عزیز حیدری
الا ای خون جگر        گشودی بال و پر        زما کردی سفر
اماما الوداع
تو با نام حسین نمودی زمزمه
تو احیا کرده ای مرام فاطمه
تو نور کوثری              گل پیغمبری             همیشه رهبری
پس از تو نور حق به ما شد منجلی
که رهبر بر همه شده سید علی
شد او جانان ما         بر او پیمان ما            فدایش جان ما
-----
می فروشی گفت: کالایم می است

رونق بازار من ساز و نی است

من خمینی دوست دارم چون که او

هم خم است و هم می است و هم نی است
---------
هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم؟

زنده‌تر از تو کسی نیست چرا گریه کنیم؟
مرگمان باد و مباد آنکه ترا گریه کنیم؟

رفتنت آینه آمدنت بود، ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم

ما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگر
می‌توانیم به جان شهدا گریه کنیم؟

گوش جان باز به فتوای تو داریم، بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟

ای تو با لهجه خورشید سراینده ما
ما ترا با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟

آسمانا! همه ابریم گره خورده به هم
سر به دامان کدام عقده‌گشا گریه کنیم؟

باغبانا! ز تو و چشم تو آموخته‌ایم
که به جان تشنگی باغچه‌ها گریه کنیم
---------
رسیده سالگرد رحلت یار

خمینی ان گل خوشبوی گلزار


از آن روزی که رفتی از بر ما

خوشی از ما گریزان گشت ای یار


توبودی شادمانی بود افزون

چو رفتی رنج و غم گردیده بسیار


وجودت بود ما را یار و همراه

نبودت بهر یاران است دشوار


خمینی ای عزیز بهتر از جان

جهان در سوگ تو گردیده نالان
--------
ای مانده در قنوت شهادت امام عشق
ای از تبار زخم عبادت امام عشق
می کرد در نماز غزل های آبیت؛
تصویر اشک از تو روایت ، امام عشق
دل می زنندبا تو به دریای نافله
نیلوفران وحی ولایت،امام عشق
تا پرکشان لاله ی روییده در نسیم
کرده ست باور تو قیامت امام عشق
خورشید جان سپرد در آغوش چشم هات
وقتی شدی شهید شهادت امام عشق
می خوانمت به لهجه ی عریان آفتاب
می جویمت به شیوه ی عادت امام عشق
تادردلت روایت مهتاب جاری است
داریم التماس دعایت ، امام عشق
------



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...