سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فرخنده میلاد محمد آمد
ختم پیمبران سرمد
آمد

مولد صادق آل محمد
مقارن گشته با میلاد
احمد

مبارک ، مبارک بادا،
مبارک بادا

ز یمن مقدم رسول
خاتم

معطر آمده محیط عالم
مولد صادق آل محمد
مقارن گشت با میلاد
احمد

مبارک ، مبارک بادا،
مبارک بادا

عرش کبریا نوید آمده
که مسلمین عید سعید
آمده

بدر منوری پدید آمده
حامل قرآن مجید آمده
مبارک ، مبارک بادا،
مبارک بادا

ولادت ختم رسولان
آمد

محمد ان حبیب جآنان
آمد

به جسم پیروان او
جان آمد

بر حرمتش جهان
گلستان آمد

مبارک ، مبارک بادا،
مبارک بادا

به هفدهم ربیع دو
ماه تابان

ز تارک سپهر دین و
ایمان

برای دادن پیام
جانان

دمیده با سراج لطف
یزدان

مبارک ، مبارک بادا،
مبارک بادا


************************


بر شیعه ز حق رهبر لایق
آمد


تابنده ترین نور حقایق آمد


از نسل محمد و علی و زهرا


صادق پسر حضرت باقر آمد


*******************


امشب که صفا با دل و جان
همراه است


هنگام طلوع آفتاب و ماه
است


هم جشن ولادت امام صادق


هم عید محمد ابن عبدالله
است


******************


گویم ز امام صادق این طرفه
حدیث


تا شیعه او به لوح دل
بنگارد


فرمود که بر شفاعت ما نرسد


هر کس که نماز را سبک
بشمارد


********************


مذهب جعفری و ملت احمد
دارم


لله الحمد که این دولت
سرمد دارم


من زخود هیچ ندارم که بر
آن فخر کنم


هر چه دارم همه از آل محمد
دارم


**********************


گل بپاشید که عید آمده است


شیعیان عید سعید آمده است


عشق در سینه چدید آمده است


نور خلاق مجید آمده است


 


ز عنایات خداوند غفور


شهر یثرب شده در هاله نور


باقر حلم پیمبر مسرور


خانه اش به بود از وادی
طور


 


هفده ماه ربیع المولود


نیر برج ولا چهره گشود


غم ز دلهای محبان بریود


وجد و شادی به دل ما افزود


 


گلی از گلشن طاها بدمید


که شمیمش به دل ما بوزید


مذهب شیعه از او گشته پدید


پرده جهل و ضلالت بدرید


 


" ابوالفضل آسمانی "


تا بر بسیط سبز چمن پا گذاشته است

چشمش بهار را به تماشا گذاشته است

از بس که دست برده در آغوش آسمان

پا بر فراز گنبد میان گذاشته است

می بارد از طلوع نگاهش تبار صبح

خورشید را به سینه خود جا گذاشته است

تا مثل کوه ریشه دواند به عمق خاک

یک عمر سر به دامن صحرا گذاشته است

دستی لطیف ساغر سرشار عشق را

در هفت سین سفره دنیا گذاشته است

نوری(امین)نشسته به آغوش (آمنه)

دریا قدرم به دیده دریا گذاشته است

نوری که از تبلور رخسار او دمید

خورشید را به خانه دلها گذاشته است


 


 


ای حق نیافریده کسی را مثال تو

خورشید جلوه ایست ز نور  جمال تو

ای محرم حریم خداوند ذو الجلال

ای عقل مانده  مات ز جاه و جلال
تو


هرجا به ایه آیه قرآن که بنگرم

گفته خدا سخن ز جمال و کمال تو

ای برگزیده ای که تویی ختم انبیا

وین افتخار داده به تو ذو الجلال تو

امشب به وادی دل من شور محشر است

سرد است ان دلی که ندارد خیال تو

ای کعبه امید همه در نماز عشق

محراب ماست ابروی هچون هلال تو

دامان اهل بیت تو حبل المتین ماست 

دست توسل من و دامان آل تو

من کیستم غلام غلامان کوی تو

ای کاش پا نهد به سر من بلال تو

هر کس گشود لب چو (وفایی) به مدح تو

یک نکته هم نگفت سخن از وصال تو


سید هاشم وفایی


 


 


به روزی در جهان
ظاهر دو شمس عالم آرا شد


به فردوس برین
رقصان شجر مانند حورا شد


زِه ها زِه
حَبّذا این روز، روز وجد کبری شد


سحرگه معنی نور
علی نور آشکارا شد


چو خوش باشد دو
مولودی کنم اعلام عالم را


شدم از عشق هر
یک زان دو سرور واله و مجنون


دل آشفته ام
باشد به حبّ هر یکی مرهون


یکی کنزالله
مکنون یکی سرالله مخزون


دو فیروزی دو
دلشادی بشارت می دهم اکنون


ظهور صادق و عید
محمد فخر عالم را


پی تشریف میلاد
نبی دانی که چون گردید


سریر خسروان دهر
آندم واژگون گردید


ز رودِ خشک و بی
آب سماوه نم برون گردید


محمد چون ولادت
یافت بت ها سرنگون گردید


دو مولود درخشان
کرد نورانی دو عالم را


منور گشت از
نورش تمام کوچه و برزن


مصفا کرد گیتی
را رخش چون صحنه گلشن


تولایش به حفظ
جان نکوتر باشد از جوشن


جهان شد از قدوم
صادق آل نبی(صلی الله علیه وآله) روشن


به بام شادمانی
ها بزن ای شیعه پرچم را


مه برج امامت
سرور ما نجل پیغمبر(صلی الله علیه وآله)


دُرّ درج ولایت،
یاور ما، حجّت داور


بلی دریای رحمت،
پرورد مانند این گوهر


رئیس مذهب شیعه،
پناه مسلمین یکسر


ملک تبریک گوید
بر فلک این جشن درهم را


(قاضی زاهدی)



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]


    ...آمار وبلاگ...

    ...آرشیو...

    ...اشتراک در خبرنامه...