• وبلاگ : محبت
  • يادداشت : روضه مي خواند چشم تو سي سال!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام زهرا خانم

    متن بسيار فوق العاده بود و انسان رو به وجل مياره.

    باز باران با ترانه

    مي خورد بر بام خانه

    يادم آمد کربلا را

    دشت پر شور و بلا را

    گردش يک ظهر غمگين

    گرم خونين

    لرزش طفلان نالان

    زير تيغ و نيزها را

    با صداي گريه هاي کودکانه
    وندرين صحراي سوزان

    مي دود طفلي سه ساله

    پر ز ناله،دلشکسته،پاي خسته

    باز باران قطره قطره

    مي چکد از چوب محمل

    واي باران...واي باران
    خوشحال مي شم به خلوت دل من هم سر بزني